آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
قوانین سایت 0 32 admin

حکمت
نویسنده : رضا سرلک
بازدید : 33
امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5

حکمت
نویسنده : رضا سرلک
بازدید : 33
امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5

برچسب ها : چگونه , شیوه , عبادت ,
حکمت
نویسنده : رضا سرلک
بازدید : 34
امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5

برچسب ها : مهمترین دعا ,
حکمت
نویسنده : رضا سرلک
بازدید : 19
امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5

برچسب ها : چگونه , امتحان الهی , پیروز , سربلند ,
حکمت
نویسنده : رضا سرلک
بازدید : 12
امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

حکمت
نویسنده : رضا سرلک
بازدید : 30
امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5

برچسب ها : توبه چیست ,
حکمت
نویسنده : رضا سرلک
بازدید : 33
امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5

برچسب ها : نقش جهاد , سازندگی جامعه ,
حکمت
نویسنده : رضا سرلک
بازدید : 67
امتیاز : نتیجه : 2 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 10

برچسب ها : دلیل , ترس از مرگ ,
حکمت
نویسنده : رضا سرلک
بازدید : 54
امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5

برچسب ها : بشر , نیاز , کتاب آسمانی ,
حکمت
نویسنده : رضا سرلک
بازدید : 26
امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5

برچسب ها : علت ماندگارى و جاودانگى قیام حسینى , از منظر قرآن ,
در ستایش مقاومت نسرین ستوده
نویسنده : رضا سرلک

"بر اين اعتقادم كه سختی هایی كه خانواده ما و بسياری از موكلانم طی سال‌های اخير تحمل كرده‌اند، بی نتيجه نيست. عدالت درست در همان زمان كه از او كاملا قطع اميد كرده‌اند، از راه می رسد. بی گمان می رسد."

این جملات در انتهای نامه ستوده به دخترش مهراوه آمده، نامه ای که پس از شش ماه دوری از فرزندان در گوشه ای از سلول های یاس آور 209 نوشته شده، در پس فشارهای بسیاری که برای در هم شکستنِ مقاومت او وارد آمده، بر او، زنی مبارز که تنها حق جویی را پی گرفته است، وکیلی عدالت جو، که هم اکنون موکلان اش را ناتوان از درک این همه جسارت و ایستادگی کرده است. این وکیل مبارز، در تلخ ترین روزهای خود و فرزندان اش، از امید به عدالتی می گوید که فردا حتما از راه می رسد.

نسرین ستوده همیشه برای من نشانه ای از حق طلبی و عدالت جویی توامان با صبر و مقاومت بوده است. زنی که درس ایمان، صبوری و امید می دهد و در اوج ناامیدی نشانه های امید را به تو گوشزد می کند. تهِ وجودت را در مقابل خودت، عریان رها می کند تا در لحظات تنهایی با خود بیندیشی که به دنبال چه هستی و برای چه باید بایستی؟ تا با خودت فکر کنی که آیا می توانم پیش روم؟ آیا این ها فقط نمایش امروز من است؟ یا واقعیتی که باید در برابر آن پاسخگو باشم؟ و اگر نمی توانم پاسخی درخور داشته باشم، پس تا کجا باید حرکت کنم؟ “تا همان جا که ایمان و باور به آینده، تو را پیش می برد، باور به آینده ای روشن، که به مبارزه امروز تک تک مان نیازمند است”.

بی آنکه قضاوتی درباره هیچ کدام از موکلان خود داشته باشد، تنها با صداقتی که در کلام دارد و شجاعتی که گاه بر خلاف قاعده اندیشه ات فکر می کنی در ذات او نهفته است، به تو نیشتر می زند تا به خود آیی و اگر قرار است در آینده انتخابی کنی، به اندازه انتخاب های آینده ات پیش روی، و اگر قرار است پاسخگو باشی به اندازه توان پاسخ دادنت حرکت کنی، بی آنکه حتا به تو این را نیز بگوید یا زمانی که اندازه های ات در هم می ریزد، قضاوتی داشته باشد. گاه همین صداقتی که با آن روبرو می شوی، ناچار امیدوارت می کند چرا که آرزوهایت به اندازه ایمانت رشد کرده و به ناچار برای بزرگ کردن هر آرزویی مجبوری ایمانت را رشد دهی؛ ایمان به فردایی دیگر، اگر امروز همچنان در تلاش برای تغییر آن باشی. این گونه، آرمان هایت رنگ واقعیت به خود می گیرند و البته این واقعیت گاه بسیار تلخ و گزنده است و «صبوری» می طلبد؛ تمام آنچه نسرین ستوده در آن خلاصه می شود.

نسرین ستوده همیشه نگاه به حاشیه ها داشته و دارد. همان گونه که در تلاش برای بیرون کشیدن صدای کودکان آزار دیده از اعماق خانه های شان است، که رد آن را هم چنان نیز در نامه های او به فرزندانش می بینیم، وقتی به مهراوه می نویسد: هر بار پس از ملاقات و هر روز و هر روز در جدال با خويشتن از خود پرسيده‌ام آيا حقوق كودكان خود را رعايت كرده‌ام؟ ستوده، بارها به ضرورت مبارزه تاکید داشت و مخاطره آن را کمتر از زیستن در سیطره قوانین نابرابر و شرایط ناعادلانه می دانست. او به زندگی کودکان آزار دیده که هر لحظه جانشان از شکنجه های بی امان پدر، نامادری، ناپدری و … در مخاطره بود، اشاره می کرد و مبارزه برای تغییر چنین سرنوشتی برای کودکان ایرانی را وظیفه می دانست.

او انگیزه همه این تلاش ها را در نامه خود به دخترش به زیبایی بیان کرده است: يكي از مهم‌ترين انگيزه‌هايم براي پيگيري حقوق كودكان، تو بودي. همواره فكر مي‌كردم و هنوز هم فكر مي‌كنم كه نتيجه‌ي همه‌ي تلاش‌هايم براي احقاق حقوق كودكان به هيچ كس، به اندازه كودكانم نمي‌رسد. هر بار كه از دادگاه كودكان آزار ديده به خانه مي‌رسيدم تو و برادرت را بيشتر و بيشتر در آغوش مي‌فشردم. هنوز هم دليل آن را نمي‌دانم. اما گويا از اين طريق مي‌خواستم آزار كودكان قرباني را جبران كنم! کودکانی هم چون هانیه، باربد و نیما، کودکانی که در اخبار می بینیم چگونه با دشوارتر شدن شرایط زندگی والدین شان، با خطر شکنجه شدن از سوی آنها روبرو هستند، چرا که قانون، تنبیه کودکان توسط والدین را مجاز دانسته و مرز این تنبیه را نامشخص رها کرده است. و قانون ابایی ندارد تا این کودکان را پیش از درمان نیز به آغوش شکنجه گران شان باز گرداند، به ویژه اگر شکنجه گر آنها پدر، یعنی ولی دم شان باشد.

گویی ستوده، وکالت را برگزیده تا به دفاع از همین صداهای پنهان برآید؛ دفاع از کودکان آزار دیده، کودکان اعدام، بهاییان به بند کشیده تنها به دلیل دین شان، سیاسیون متهم به اعدام به اتهام رابطه با برخی احزاب سیاسی، معترضان گمنام پس از انتخابات که به زندان افتاده و از سوی زندانبانان و ماموران به «کف خیابانی» معروف شدند و … ستوده در قسمتی از پیام ویدیویی که به مراسم اهدای جایزه حقوق بشر ایتالیا فرستاده، می گوید: تلاش فعالان جنبش دانشجويي، كارگري، معلمان، زنان و اقليت‌هاي قومي به ويژه هموطنان كرد ما با چالش‌هاي بزرگ قضايي مواجه بوده است كه در بسياري از اوقات امر دفاع از آنان را با دشواري مواجه ساخته است. بدین گونه در فرصت کوتاهی که در این مراسم آن هم به شکل مجازی می یابد به فشار وارد آمده بر اقليت‌هاي قومي و فعالان کرد تاکید می کند، فشاری که در آن روزها بسیاری از این فعالان را با حبس های طولانی و احکام اعدام مواجه ساخته بود.

با آنکه، هرچه صدا پنهان تر باشد، تلاش برای عمومی کردن آن، مخاطره آمیزتر است؛ ستوده باز هم در پی دفاع از موکلان بی صدای خود، در شرایطی به دشواری ماه های بارداری، شهرهای ایران و پله های دادگاه های شان را می پیمود و بار این مخاطره ها را به جان می خرید. چرا که معتقد بود تنها در دنیایی عاری از این بی عدالتی هاست که می توانیم شادتر زندگی کنیم. به اعتقاد او نپرداختن به چنین عدالت ستیزی ها و حق نستاندن از چنین حق شکستن ها، تنها پاک کردن صورت مسئله ای بزرگ است و زندگی کردن در میان مردگانی به ظاهر زنده. او توجه به بی عدالتی ها و نقض حقوق بشر را تا مرزهای خارج از هر کشوری نیز لازم می داند و در همین راستا به فعالان حقوق بشر در ایتالیا می گوید: بي شك حقوق بشر در جامعه ‌اي پايدار نمي‌ماند كه چند كشور آن سوتر مكرراً نقض مي‌شود، به تجربه‌اي كه خود در ايران شاهد آن بودم اشاره مي‌كنم كه تا سي سال پيش اعدام كودكان به موجب قوانين رسمي ايران ممنوع بود اما تأثير ديدگاهي كه به نام مذهب، تصميم گيري مي‌كند توانست در مدت اندكي اين حقوق را چنان دگرگون كند كه دختركان 9 ساله را در معرض اعدام قرار دهد.

نسرین ستوده که به دلیل ممنوع الخروجی نتوانست در مراسم اهدای اولین جایزه حقوق بشر ایتالیا که به وی تقدیم شده بود، شرکت کند، در قسمتی از پیام ویدیویی خود در این مراسم می گوید: وكلای مدافع فعالان اجتماعي، خود با تضييقات فراواني روبرو هستند. آنها نه تنها با محدوديت‌هاي قانوني براي دفاع از موكلان‌شان روبرو هستند بلكه همواره با تهديد تشكيل پرونده و حبس و زندان مواجه‌اند. بسياري از وكلای مدافع حقوق بشر به كرات محكوم به زندان شده‌اند و به موجب حكم دادگاه، مدت زندان خود را تحمل كرده‌اند.

وضعیتی که ستوده در متن سخنرانی خود مطرح می کند، شرایطی است که در سال های پس از آن، وخیم تر شد. به طوری که، وکلای بسیاری را با محدودیت های شدید مواجه ساخت، شرایطی که برخی از وکلا را به خروج از ایران واداشت، برخی را به سکوت، برخی دیگر را هم چون خود او روانه زندان کرد و برخی را در موقعیتی سخت و دشوار به ادامه کار واداشت.

با این وجود او هم چنان بر تبعیت از قانون تاکید می کند، همچنان که خواستار تغییر آن است، چه ریشه ای یا جزئی. او خود را هرگز در خارج از این چارچوب ندیده و در نامه اش به مهراوه نیز می گوید: تو به مانند من طاقت آوردي، در پاسخ به صحبتم كه گفتم: “دخترم يك زماني فكر نكني كاري كردم كه شايسته‌ي چنين مجازاتي باشم و فكر شما نبوده‌ام” و بعد با اطمينان به تو گفتم: “همه‌ي كارهايم قانوني بوده است."

اکنون، حدود 9 ماه است که نسرین ستوده تنها به اتهام دفاع از موکلان خود در زندان است و در این مدت، از دیدار همسر و فرزندانش جز در مواردی محدود، محروم بوده است. با نزدیک شدن به سالروز تولد ستوده در 9 خرداد، این روز را تبریک می گویم به همه ساکنان زمین به ویژه کودکانی که هیچ جای این زمین را برای زیستن امن نمی بینند، به نیما و مهراوه که صبورانه طاقت آوردند، آن گونه که نسرین در زندان تاب آورده و به رضا خندان، که از صبر و مقاومت او در این راه گاه زبان کم می آورد. تولد این زن مقاوم و حق طلب، نشانی است از زنان و مردان حق طلب که به جرم حق خواهی با سرکوب مواجه شدند و می شوند و خواهند شد.

لینک ثابت
بازدید : 35
امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5

برچسب ها : نسرین ستوده , بند 209 , اوین ,
بیانیه اعتراضی نسبت به سیاست های تبعیض آمیز آموزشی علیه زنان
نویسنده : رضا سرلک

جمعی از فعالان زن و دانشجویی بیش از ۲۰۰۰ امضا را در اعتراض به سهمیه بندی جنسیتی در کنکور سراسری ۹۱ و ۹۲ که منجر به عدم پذیرش دختران در برخی رشته ها گردید، به مجلس ارائه دادند. جمعی از فعالان حقوق زنان، دانشجویی و کنشگران مدنی با حضور در مجلس اعتراض خود را به سهمیه بندی جنسیتی و صفر کردن سهمیه زنان در ۷۷ رشته تحصیلیمقطع کارشناسی توسط ۳۶ دانشگاه در کنکور سراسری ۹۱ و ۱۴رشته تحصیلیدر کنکور سراسری ۹۲ به نمایندگان مجلس اعلام کردند. این فعالان با حضور در مجلس و گفتگو با محمد علی مختارپور رئیس کمیسیون اصل ۹۰ و مجید منصوری نماینده لنجان به روند تبعیض آمیزی که وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ، سازمان سنجش آموزش کشور و دانشگاه های سراسری در پذیرش دختران در پیش گرفته اند، اعتراض کرده و خواستار حذف این تبعیض های آموزشی و احقاق حقوق دخترانی که سهمیه بندی مانع از قبولی آن ها در رشته های انتخابی شان بوده، شدند. معترضان به سهمیه بندی جنسیتی، بهدلیل عدم پذیرش حضوری از سوی فاطمه رهبر رئیس فراکسیون زنان مجلس و فاطمه آلیا عضو این فراکسیون نامه ای خطاب به رئیس فراکسیون زنان مجلس نوشتند و در آن اعتراض خود را بیان کردند. یکی از فعالان حضور یافته در مجلس موفق به گفتگوی تلفنی با شهلا میرگلو بیات از دیگر اعضای فراکسیون زنان گردید. خانم بیات در پاسخ اظهار داشت که برای بررسی این اعتراض باید درخواست به صورت کتبی به مجلس تحویل داده شود.

همچنین هروی نایب رییس کمیسیون آموزش نیز در گفتگوی تلفنی با یکی دیگر از فعالان حاضر در مجلس خواستار ارائه درخواست رسمی برای بررسی این موضوع در این کمیسیون شد. در ادامه فعالان درخواست های خود و امضاهای جمع آوری شده را تحویل دبیرخانه مجلس داده و در مقابل رسید دریافت کردند. به گفته این دبیرخانه، نمایندگان تا ۱۵ روز دیگر نتایج بررسی خود را اعلام می کنند. این فعالان قبلاً برای اعتراض به تبعیض های اعمال شده و تلاش برای اعاده حقوق دانشجویان با هم فکری تعدادی از وکلای مجرب دادگستری اقدام به تهیه دادخواستی کرده و با طی کردن روال قانونی از ۳۶ دانشگاه مورد اشاره، سازمان سنجش آموزش کشور و وزارت علوم ،تحقیقات و فناوری با کمک دو تن از وکلا به دیوان عدالت اداری شکایت کرده و شکایت های خود را به ثبت رساندند. اولین شکایت در فروردین ماه ۱۳۹۲ (دولت دهم)، و دومین شکایت در شهریور ماه ۱۳۹۲ (دولت یازدهم) ثبت شده است. این فعالان از رییس دولت یازدهم که یکی از وعده های انتخاباتی اش برابری جنسیتی و حمایت از حقوق زنان بود، نیز می خواهد به کلیه تبعیض های آموزشی علیه زنان پایان دهد.

 

متن بیانیه:

در چند سال اخیر، سیاست های تبعیض آمیز آموزشی در ایران معضلات متعددی را برای داوطلبان ورود به دانشگاه ها ایجاد کرده که در این میان سهم زنان از تبعات و مشکلات ناشی از اجرای این سیاست ها، بر کمتر کسی پوشیده استسهمیه بندی جنسیتی در کنار جریان حذف جنسیتی به عنوان دو بازوی اصلی این سیاست ها، در سال ۹۱ به اوج خود رسید. ۳۶ دانشگاه کشور، دختران را در ۷۷ رشته تحصیلی نپذیرفتند. البته، در سال ۹۲ به علل گوناگون از جمله فشارها و اعتراضات دانشجویی و همچنین باز شدن اجتناب ناپدیر فضای عمومی جامعه پس از انتخابات ریاست جمهوری، حذف سهمیه دختران نزول ۳۷ درصدی داشت.

با این وجود، همچنان بی عدالتی و جریان حاکم بر فضای دانشگاه ها و نظام آموزشی کشور، نه تنها برای حضور زنان در عرصه های علمی و آموزشی فرصت مثبتی ایجاد نکرده، بلکه موانع متعددی را در مسیر پیشرفت آنان قرار داده است.زنانی که طی چند دهه گذشته، حضور پر رنگ خود را در فضای علمی و دانشگاهی کشور تثبیت کرده بودند، بالاجبار پشت صف قوانین حذف و سهمیه بندی جنسیتی، با حسرت به صندلی هایی می نگرند که صرفاً به خاطر زن بودن، از نشستن روی آنها منع شده اند.

بقاء و تداوم این سیاست های تبعیض آمیز موجب خواهد شد که به تدریج زنان از دسترسی عادلانه به خدمات و امکانات آموزش عالی دور شوند. پیامد جدی این سیاست ها، تنزل پایگاه اجتماعی و همچنین اقتصادی زنان در جامعه است. کاهش دسترسی زنان به آموزش عالی، سبب می شود که در بازار کار و اشتغال نیز فرصت های شغلی کمتری در رقابت با مردان تحصیل کرده نصیب زنان شود. و در نهایت، تاثیرات مخرب و محروم کننده این سیاست ها، بیشترین فشار را بر زنان فرودست جامعه، زنان روستایی، زنان طبقه کارگر، و زنان اقلیت های قومی و مذهبی، وارد می آورد. لاجرم، ضرورت دارد برای اجتناب از وقوع و تحقق عواقب جبران ناپذیر این سیاست ها، هرچه سریع تر چاره ای اندیشید.
طی یک سال گذشته، جمعی از فعالان حقوق زنان و عده ای از دانشجویان به همراه جمعی از ذی نفعان اجرای طرح های تبعیض آمیز جنسیتی، با تنظیم یک شکوایه از جنبه عمومی و تقدیم آن به دیوان عدالت اداری، ضمن تلاش قانونی جهت دادخواهی از مسؤلان ذی ربط از جمله ریاست جمهوری، وزارت علوم و روسای دانشگاه ها؛ توقف و جبران لطمات ناشی از اجرای طرح های تبعیض آمیز جنسیتی را خواستار شدند. از آنجایی که دیوان عدالت اداری به عنوان یکی از بالاترین مراجع قضایی، رسیدگی به تخلفات مسئولان را بر عهده دارد، امید است که پیگیری این شکایت گامی در راستای تثبیت حقوق زنان ایران باشد.
ما امضا کنندگان این بیانیه، ضمن حمایت از این شکایت و اعتراضات انجام شده، خواهان لغو هرچه سریع تر سیاست های تبعیض آمیز جنسیتی در عرصه آموزش عالی و رسیدگی به تضییع حقوق افراد زیان دیده از اعمال این سیاست ها، از سوی مسؤلان اجرایی کشور هستیم. باشد تا از این طریق، بر شعارها و وعده های داده شده توسط دولتمردان جدید، جامه عمل پوشانده شود

در چند سال اخیر، سیاست های تبعیض آمیز آموزشی در ایران معضلات متعددی را برای داوطلبان ورود به دانشگاه ها ایجاد کرده که در این میان سهم زنان از تبعات و مشکلات ناشی از اجرای این سیاست ها، بر کمتر کسی پوشیده استسهمیه بندی جنسیتی در کنار جریان حذف جنسیتی به عنوان دو بازوی اصلی این سیاست ها، در سال ۹۱ به اوج خود رسید. ۳۶ دانشگاه کشور، دختران را در ۷۷ رشته تحصیلی نپذیرفتند. البته، در سال ۹۲ به علل گوناگون از جمله فشارها و اعتراضات دانشجویی و همچنین باز شدن اجتناب ناپدیر فضای عمومی جامعه پس از انتخابات ریاست جمهوری، حذف سهمیه دختران نزول ۳۷ درصدی داشت.

با این وجود، همچنان بی عدالتی و جریان حاکم بر فضای دانشگاه ها و نظام آموزشی کشور، نه تنها برای حضور زنان در عرصه های علمی و آموزشی فرصت مثبتی ایجاد نکرده، بلکه موانع متعددی را در مسیر پیشرفت آنان قرار داده است.زنانی که طی چند دهه گذشته، حضور پر رنگ خود را در فضای علمی و دانشگاهی کشور تثبیت کرده بودند، بالاجبار پشت صف قوانین حذف و سهمیه بندی جنسیتی، با حسرت به صندلی هایی می نگرند که صرفاً به خاطر زن بودن، از نشستن روی آنها منع شده اند.

بقاء و تداوم این سیاست های تبعیض آمیز موجب خواهد شد که به تدریج زنان از دسترسی عادلانه به خدمات و امکانات آموزش عالی دور شوند. پیامد جدی این سیاست ها، تنزل پایگاه اجتماعی و همچنین اقتصادی زنان در جامعه است. کاهش دسترسی زنان به آموزش عالی، سبب می شود که در بازار کار و اشتغال نیز فرصت های شغلی کمتری در رقابت با مردان تحصیل کرده نصیب زنان شود. و در نهایت، تاثیرات مخرب و محروم کننده این سیاست ها، بیشترین فشار را بر زنان فرودست جامعه، زنان روستایی، زنان طبقه کارگر، و زنان اقلیت های قومی و مذهبی، وارد می آورد. لاجرم، ضرورت دارد برای اجتناب از وقوع و تحقق عواقب جبران ناپذیر این سیاست ها، هرچه سریع تر چاره ای اندیشید.
طی یک سال گذشته، جمعی از فعالان حقوق زنان و عده ای از دانشجویان به همراه جمعی از ذی نفعان اجرای طرح های تبعیض آمیز جنسیتی، با تنظیم یک شکوایه از جنبه عمومی و تقدیم آن به دیوان عدالت اداری، ضمن تلاش قانونی جهت دادخواهی از مسؤلان ذی ربط از جمله ریاست جمهوری، وزارت علوم و روسای دانشگاه ها؛ توقف و جبران لطمات ناشی از اجرای طرح های تبعیض آمیز جنسیتی را خواستار شدند. از آنجایی که دیوان عدالت اداری به عنوان یکی از بالاترین مراجع قضایی، رسیدگی به تخلفات مسئولان را بر عهده دارد، امید است که پیگیری این شکایت گامی در راستای تثبیت حقوق زنان ایران باشد.
ما امضا کنندگان این بیانیه، ضمن حمایت از این شکایت و اعتراضات انجام شده، خواهان لغو هرچه سریع تر سیاست های تبعیض آمیز جنسیتی در عرصه آموزش عالی و رسیدگی به تضییع حقوق افراد زیان دیده از اعمال این سیاست ها، از سوی مسؤلان اجرایی کشور هستیم. باشد تا از این طریق، بر شعارها و وعده های داده شده توسط دولتمردان جدید، جامه عمل پوشانده شود.

لینک ثابت
بازدید : 32
امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5

برچسب ها : چگونه , حقايق , آن گونه که هست , ببینیم , بیانیه , تبعیض , زنان ,
دربند، فیلمی که در بند مشکلات زنان نیست!
نویسنده : رضا سرلک

دربند پنجمین فیلم پرویز شهبازی، داستان دختری را با رتبه 15 کنکور پزشکی روایت می کند که از فرط سادگی پایان کارش به دادگاه می کشد! نازنین در 80 کیلومتری تهران زندگی می کند و به همین دلیل خوابگاه به او تعلق نمی گیرد. او با عدم تحویل خوابگاه مجبور به هم خانگی با زنی به نام سحر می شود. سحر زن مجردی است که در یک لوازم آرایشی فروشی کار می کند.او قصد رفتن به خارج از کشور را دارد و به همین دلیل به خاطر بدهی هایی که برای جور کردن پاسپورتش روی دستش مانده، راهی زندان می شود. دوستان سحر (مرد و زن) که هر شب در خانه او جمع می شوند وقتی او دچار مشکل می شود، ترکش می کنند و تنها نازنین که مدت زمان کوتاهی از آشنایی اش با سحر می گذرد تلاش می کند او را از مخمصه نجات دهد. سحر اما با ناسپاسی او را با سفته هایی که برای آزادی اش امضا کرده رها می کند و به هلند پناهنده می شود. گویی همه کسانی که از ایران مهاجرت می کنند به اخلاق پایبند نیستند. همچنین در فیلم سحر زنی نشان داده می شود که تعادل روانی ندارد و بعد از آن همه محبت به نازنین یکباره و بدون بروز هیچ مشکلی با او دعوا می کند و کار به فحش دادن می رسد. نازنین نیز زنی در کل پایبند به مذهب نشان داده می شود (در سکانسی از فیلم زمانی که دوست سحر می خواست وارد خانه شود سر او داد می کشد که صبر کند تا روسری را سرش کند). دوگانه ای که همیشه در فیلم های ایرانی وجود دارد.

 

تبعیضی که برجسته نشد

تعلق نگرفتن خوابگاه یکی از تبعیض هایی است که علیه زنان در دانشگاه اعمال می شود. ندادن خوابگاه در بسیاری مواقع باعث ترک تحصیل دانشجویانی می شود که از نظر مالی استطاعت لازم را برای گرفتن خانه ندارند. یا این که آن ها را مجبور به کار کردن حین تحصیل می کند.فیلم می توانست این تبعیض را به چالش بکشد اما آنچه دیدیم بلاهت یک دختر شهرستانی بود که به تنهایی عازم تهران شده بود. در تمام طول فیلم ما خانواده نازنین را نمی بینم حتی در دادگاه هم او تنهاست گویی او خانواده ای ندارد. در طول فیلم تنها چند تماس تلفنی با خواهر نازنین نشان داده می شوداین اغراق شاید برای این باشد که کارگردان و بهتر است بگویم نظام مردسالار به خانواده ها بگوید فرزندانتان را تنها راهسپار پایتخت و شاید شهرهای بزرگ دیگر نکنید که هر آینه ممکن است دچار مشکلاتی این چنین بغرنج، شوند. فیلمی که شاید با اندکی بزرگنمایی بشود گفت ساخته شده تا اذهان خانواده ها را آماده کند برای بومی گزینی جنسیتی. شوهر همکار دوستم وقتی فیلم هیس-که موضوعش تجاوز به دختر بچه هاست و انگشت اتهامش را به سوی مادرانی نشانه رفت که کار می کردند – را دیده بود به او گفته بعد از این که بچه دار شدیم نباید بروی سر کار. به نظرم کارگردان می توانست داستانی واقعی تر بسازدآخر کدام خانواده ایست که حداقل برای ثبت نام با دخترش همراه نشود؟

 

بلاهتی باور نکردنی

نازنین که می داند تا پول خانه را پس نگرفته نباید رسید را امضا کند چطور با سادگی هرچه تمام تر پاسپورت سحر را در چمدانش می گذارد و تنها قفل خانه را عوض می کند؟ دختری با این فراست که از کلید ساز محله هم شنیده که کلید قبلیش چندمین کلید این خانه است بعد از دیدن پاسپورت در چمدان سحر تنها به عوض کردن قفل در اکتفا می کند؟ کارگردان در جلسه نقد و بررسی فیلم عنوان کرده نازنین پاسپورت را بر نمی دارد تا رسم جوانمردی رنگ نبازد. البته به جزصفت جوانمرد که دارای بار جنسیتی است و نیاز به پالایش دارد باید از کارگردان پرسید عوض کردن قفل در با برداشتن پاسپورت سحر از سوی نازنین مگر چه فرقی داشت؟

 

سقط جنین برای پیشبرد داستان نه مشکلی زنانه

در فیلم سحر با بهرنگ دوست است و از زارعی (که به او بدهکاری دارد) باردار است و به گونه ای غیر باور سقط جنین می کند. او که به همراه نازنین و سایر دوستانش بیرون رفته اند در عرض مدت کوتاهی محل را ترک میکند و بعد ما تنها خونی را می بینیم که از شلوار و پای او روان است. سقط جنین موضوعی است که می توانست مورد توجه کارگردان قرار گیرد. حق سقط جنین امن یکی از حقوق زنان است که در ایران با محدودیت های زیادی از سوی قانون گذاران روبرو شده است. حسب ماده واحده مصوب 1384/3/10 مجلس شورای اسلامی؛ سقط درمانی با تشخیص قطعی سه پزشک متخصص و تایید پزشکی قانونی مبنی بر جنین که به علت عقب افتادگی یا ناقص الخلقه بودن موجب حرج مادر است و یا بیماری مادر که با تهدید جانی مادر توام باشد قبل ازول و جروح (چهارماه) با رضایت زن مجاز می باشد و مجازات و مسئولیتی متوجه پزشک مباشر نخواهد بود.

به گفته یک متخصص پزشکی قانونی در سال 88، 1800 مورد مراجعه برای سقط جنین در تهران وجود داشته که تنها حدود 700 مورد مجوز سقط گرفته است. این مجوزها در صورت دارا بودن شرایط فقط در مراکز استان ها داده می شود.

این آمار در سال 91 بنا به گفته معاون پزشکی و آزمایشگاهی پزشکی قانونی کشور در چند استان این گونه است: تهران 831 مورد، خراسان رضوی 587 مورد، خوزستان 508 و فارس با 355 مورد که در واقع تهران بیشترین سقط درمانی را داشته است. به گفته او کل مجوزهای سقط درمانی 4818 مورد بوده که یک رشد 7 درصدی داشته است.

همچنین این مجوز درمانی در شرایط زیر صادر می شود:

1- ادامه بارداری برای جان مادر خطرناك باشد.

2- سقط قبل از حلول روح صورت پذیرد.

3- خود عمل سقط جنین برای مادر خطر بیشتری نداشته باشد.

 

این مجوز تنها برای متاهلان صادر می شود و نیاز به مدارکی دارد که به پیوست درخواست از سوی متقاضیان ارائه می شود. این مدارک عبارتند از ارائه شناسنامه زن و شوهر، سه قطعه عکس تمام رخ، تصویر صفحه اول و دوم شناسنامه ها، معرفی نامه از پزشک متخصص معالج به همراه سونوگرافی معتبر. علاوه بر این مدارک حضور زوجین در این معاینه الزامی است. بنابراین قانون گذار به حال زنانی که خارج از رابطه رسمی باردار می شوند یا زنان متاهلی که به دلایلی به غیر از دلایل پزشکی مایل به سقط جنین هستند و همین طور زنانی که صیغه می شوند، فکری نکرده است. شنیده ها حاکی از آمار بالای سقط جنین های غیرقانونی در ایران است. بنا به گفته متخصصان در سال 87، 80 درصد سقط ها غیرمجاز بوده است. سقط های غیرمجاز که توسط افراد غیر متخصص انجام شود عواقب بسیاری برای زنان دارند.

فیلم می توانست به جای نشان دادن فضای سیاه پایتخت بر روی مشکلاتی این چنینی مانور می داد و از کنار مشکلات جدی که زنان ایرانی با آن مواجه اند راحت نمی گذشت.

لینک ثابت
بازدید : 12
امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

برچسب ها : دربند , تبعیض جنسی , سقط جنین , زنان , ایران ,
ازدواج موقت یا ترویج بی تعهدی
نویسنده : رضا سرلک

علی مطهری در یادداشتی که در روزنامه شرق به تاریخ 6/6/89 با عنوان «ازدواج موقت برای نجات تک همسری» چاپ شده به دفاع از ازدواج موقت پرداخته است که در این مجال قصد دارم به نقد دیدگاه ایشان بپردازم.
در بخشی از این یادداشت اشاره شده است: «… آنچه اسلام تحت عنوان ازدواج موقت و تعدد زوجات برای حل یک معضل اجتماعی ارائه کرده چون راه حل شرقی و اسلامی است مورد انتقاد آنها قرار می گیرد. اما اگر مردی ورای زندگی خانوادگی خود چندین معشوقه داشته باشد نشانه هماهنگی او با دنیای جید و شرایط روز علامت عرضه و لیاقت او است…»

هرچه در استدلال های مخالفان ازدواج موقت جستجو می کنم نشانی از علاقه آنها به تعدد روابط مردان، حال به هرشکلی نمی بینم. از جمله داریوش قنبري نماینده مجلس که در گفت‌و‌گو با خبرگزاري فارس، با اشاره به ماده 22 لايحه حمايت از خانواده و مطرح كردن ازدواج موقت اظهار داشته است:‌ اگر چه ازدواج موقت يك حق شرعي است، ولي نمي‌تواند منجر به تشكيل خانواده و استحكام بنيان آن شود.

وي می افزاید: «ازدواج موقت مشكل جوانان در آستانه ازدواج را حل نمي‌كند و بايد تلاش كنيم تا شرايط دشواري براي ازدواج موقت تعيين شود تا تمايل به آن در جامعه كم شود.»

آنچه از این اظهارنظر و اظهار نظرهای دیگرمخالفان ازدواج موقت فهم می شود، تحدید هوسرانی مردان است و تحکیم خانواده نه ترویج بی قیدی. مخالفان ازدواج موقت و چندهمسری تنها خواهان روابط مستحکم تر در جامعه هستند. آنچه جامعه ما به آن احتیاج دارد استحکام روابط و پرهیز از تنوع طلبی مرد در رابطه با شریک خود است. ازدواج موقت به شکستن حرمت ها و لذت طلبی مردان می انجامد. مخالفت با ازدواج موقت به دلیل اسلامی و شرقی بودن این راهکار نیست بلکه این رابطه همواره در فرهنگ ایرانی مورد نکوهش بوده است. این راهکار اسلامی متناسب با شرایط کنونی جامعه ایران نیست بلکه تنها راه هوسرانی را برای مردان باز می گذارد و بسیاری از اصحاب پیامبراسلام معتقدند دستور ازدواج موقت در شرابط خاص جنگی بوده و بعد از آن منسوخ شده است. در این نوع ازدواج، این زن است که ضرر خواهد کرد و چون کالایی هر روز در دست مردی خواهد افتاد. براساس تحقیقی که معصومه پریشی انجام داده است بیشتر زنانی که ازدواج موقت را برمی گزینند به سبب فقر مادی است و در نهایت هم بی پشتوانه رها می شوند. بنابراین اگر زنان فقیر جامعه از سوی دولت حمایت مالی شوند، تمایلی به ازدواج موقت ندارند.

علی مطهری در جایی دیگر می افزاید: «ازدواج موقت و تعدد زوجات در واقع برای نجات تک همسری است، اگر اینها نباشد تک همسری که طبیعی ترین شکل نهاد خانواده است به خطر می افتد. نفی ازدواج موقت به معنی تجویز کمونیسم جنسی یا رهبانیت و ریاضت جنسی است که اسلام راضی به هیچ کدام نیست، زیرا اولی به معنی روابط کاملا آزاد و بدون قید و شرط زن و مرد و انحلال نهاد خانواده است و دومی موجب پدید آمدن عقده های روانی در افراد است که گاه منجر به جنایت ها می شود و نفی حق برخی بانوان در داشتن شوهر است.»

علی مطهری دلیلی برای اثبات ادعای خود مبنی بر رواج کمونیسم جنسی در صورت عدم تصویب ازدواج موقت ارائه نمی کند. چگونه ایشان به این نتیجه رسیده است برای ما معلوم نیست؟ البته رهبانیت جنسی را خوب می فهمم، منظور ایشان این است که مردان چرا هوسرانی نکنند. البته این هوسرانی هم فقط مختص مردان است، اصولا ایشان زنان را آدم حساب نمی کنند و فکر می کنند زنان هیچ میل جنسی ندارند. حال آنکه برخلاف آنچه ایشان می اندیشند میل جنسی در زنان هرگز کمتر از مردان نیست، بلکه بیشتر هم هست، منتها فرهنگ مردسالار مدام در حال انکار این مسئله است. فرهنگ مردسالار همیشه زنان را به انحاء مختلف کنترل کرده واجازه نمی دهد درباره بدن و میل جنسی شان به همان آزادی مردان صحبت کنند. از طرفی این اظهارنظر شبیه آن چیزی است که در غرب می گفتند روسپیگری راه نجات خانواده است. حالا ایشان ازدواج موقت را به جای روسپیگری گذاشته و ناخودآگاه یکی بودن ازدواج موقت و روسپیگری را تایید می کنند. اساسا نجات تک همسری در گرو ترویج تک همسری است نه تعدد زوجات یا ازدواج موقت . باید به علی مطهری یادآورشد: تعهد زوجین به هم به معنی رهبانیت نیست مگر آنکه بگوییم ازدواج با رهبانیت یکی است! علی مطهری با اظهارنظرش نشان داده است طرفدار هوسرانی مردان است و نه نگران استحکام خانواده.

موافقان ازدواج موقت اگر نگران ارضا نیازهای جنسی، عاطفی و اقتصادی زنان مطلقه و بیوه هستند می توانند به ترویج ازدواج مردان مجرد با این زنان بیاندیشند و در پی ایجاد شغل برای این زنان باشند نه اینکه آنها را قربانی امیال برخی مردان هوسران کنند.

از طرفی علی مطهری بهتر است تنها به جای خودشان صحبت کنند نه به جای زنان ایرانی. ایشان به جای آنکه به فکر شوهردادن زنان بی شوهر به مردان متاهل باشد بیاید و از زنان مجرد بپرسد آیا حاضرند هووی زن دیگری شوند؟ آنها که نگران مجرد ماندن زنان هستند می توانند از کشورهای دیگر بیاموزند. در شرایط بحرانی (که اصلا شرایط ایران در حال حاضر در خصوص ازدواج زنان بحرانی نیست) برخی کشورها از جمله کشورهای منطقه خلیج فارس به مردان خارجی اجازه کار و ازدواج با اتباعشان را داده اند. حال آنکه در ایران ازدواج زن ایرانی با مرد خارجی جرم محسوب می شود، مگر آنکه زن از وزارت خارجه کسب اجازه کرده باشد. برای آنکه زنان بی شوهر برای کشور مسئله ساز نشوند و امنیت خاطر دولت مردان را به خطر نیاندازند، می شود از صدا و سیما خواست به جای تبلیغ چندهمسری و پخش فیلم های زن ستیز فرهنگ سازی کند و در سریالهایش مردانی را نشان دهد که با زنانی کوچکتر از خود به لحاط سنی ازدواج می کنند و زندگی خوبی هم دارند (موضوعی که در تجربه برخی آزمون خود را پس داده است). البته راهی که جوانان ما هم اکنون انتخاب کرده اند (یعنی ازدواج پسر جوان تر با زنی بزرگتر از خود) راهی مترقی تر از پیشنهادات دولت مردان و نمایندگان ماست و نشان می دهد مردم ایران بسیار جلوتر از حکومت خود حرکت می کنند.

لینک ثابت
بازدید : 15
امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

برچسب ها : علی مطهری , ازدواج موقت ,
صفحات وبلاگ
تعداد صفحات : 2

قالب وبلاگ